سيزده هزار فيلم پورنو هر سال در آمريكا توليد ميشود. بر پاية گزارش «internet filter review»، عايدي جهاني پورنو، شامل اتاقهاي پخش فيلم در هتلها، كلوپهاي سكس و صنعت رو به گسترش سكس الكترونيك، نود و هفت ميليارد دلار در سال 2006 بوده است. اين عايدي، با در آمد شركتهاي پيشرو در امر فنآوري مثل «مايكروسافت»، «گوگل»، «آمازون»، «اي بي»، «ياهو»، «اپل»، «نت فليكس» و «ارث لينك» برابري ميكند. فروش سالانة صنعت پورنوگرافي در آمريكا حدود ده ميليارد دلار يا حتي بالاتر تخمين زده ميشود.
شكست علم و پيروزي توهم
من در كتاب تازهام، از كنار رينگ مسابقات كشتي حرفهاي در مديسون اسكواير گاردن گرفته تا لاسوگاس و صنعت فيلمهاي پورنواش، تا همايشهاي دانشگاهي كه توسط روانشناسان تفكر مثبت كه ادعايشان اين است كه مهندس شادياند و دست آخر از دانشگاهها براي وقايع نگاري و ثبت حركت دهشتناكمان به عنوان يك فرهنگ به سمت وضعيت توهم و پوچي، مطلب نوشتهام. با دقت به مجموعهاي از فرايندها نگريستهام كه هدفشان منحرف كردن ما از ويرانيهاي سياسي، اقتصادي و اخلاقي اطرافمان است. رؤياهايي در سر پروراندهام كه اگر منابع و امتيازات دروني و ذاتي خود را به كار گيريم، اگر بفهميم كه ما واقعاً استثنائيم، به هر چه كه آرزويش را داريم خواهيم رسيد.
تفكر بچّهگانهاي كه ما هميشه داريم، كه فكر ميكنيم كه واقعيّت سدّ راه خواستههاي ما نيست، بن ماية اصلي توهماتي است كه از «تاكشوها»، از «كريستين رايت»، از هاليوود، از صنعت اخبار و بنگاههاي خبري يا از مرتاضان و راهبان بريده از دنيا آب ميخورد.
واقعيت هميشه ميتواند غلبه پيدا كند. آينده هميشه ميتواند افتخارآميز باشد، ميتواند شادي و سرگرمي را به وسيلة توهم يا سلبريتيهايي2 كه نمونة ايدهآل شدة خود ما هستند، به ما عرضه نمايند و به ما اطمينان دهد كه ما هم يك روز مثل آنها خواهيم شد.
فرهنگ فرو رفتن در توهم و خيال و همچنين فرهنگ سلبريتي كه در اطراف آن رشد و نمو كرده است، دست به دست هم دادهاند و پوچي وحشتناكي نصيب جامعه كردهاند؛ اينگونه است كه ما اكنون از يك فرهنگ توليدي به يك فرهنگ مصرفي تبديل شدهايم. در واقع ما خصلت مزخرف «صنعتي شدن» را به خود نيز تعميم دادهايم، آن هم به بهانه پرورش روح، و اعتقاد داريم كه زندگي فقط به خاطر پيشرفت و شادي ما است، آن هم از جيب و به خرج ديگران.
شركتها، وراي چهرة استتار شدهشان، بيرحمانه در حال نابودي بنيانهاي توليدي ما و درحال ضعيف كردن طبقات محروم ما هستند. «بازار آزاد» مبدل به خداوندگار ما شده است و از طرفي هم دولت تبديل به گروگان شركتها و بنگاهها. همان شركتها با تصاوير خيالي و اوهام توليد شده توسط رسانههاي جمعي، بنگاههاي سرگرمي و فرهنگ عامه در حال فريب دادن و وسوسة ما هستند.
هر قدر ما از دنياي دانش، دنياي مكتوب (كتاب، روزنامه و...)، دنياي پيچيده و پر از ريزهكاري و دنياي تضارب آرا جدا ميشويم و به سمت راحتطلبي، سرگرمي، شعار و خشونت ميرويم، بيشتر در آستانة نابودي قرار ميگيريم.
ما مثل خيل عظيم طرفداران كشتي كج يا كساني كه عشق را با سكس و پورنو اشتباه ميگيرند، با دروغ تغذيه ميشويم. اصلاً خود ما خواستار دروغ هستيم.
دروغهايي از قبيل شعارها و تصاويري كه ماهرانه دستكاري شدهاند، همچون سيل بر سر امواج تلويزيوني خراب شده و حتي بر گفتمانهاي سياسي نيز تأثير ميگذارند و بر حقيقت نقاب ميزنند، ولي ما هيچ اعتراضي نميكنيم.
پيشگويان تنهايي كه همة حقيقت را در مورد جنگهاي امپرياليستي نابخردانه، از بين رفتن اقتصاد جهاني و خطر قريبالوقوع آلودگيها كه در حال از بين بردن اكوسيستمي است كه ضامن بقاي بشر است، پيشگويي كردند، اكنون مانند گلادياتورها بر خاك افتاده و جمعيت از هر سو فرياد كشتن آنها را سر ميدهد و مخاطبان تلويزيوني نيز ديگر حوصلة آنها را ندارند. اينجاست كه واقعيت كمكم نمايان ميشود؛ واقعيتي كه مردم درمانده دوست ندارند آن را بشنوند، امّا اين حقيقت است كه در لابلاي شايعات و موضوعات بياهميت اطراف افراد مشهور، خود را نمايان ميكند.
فرهنگي كه قادر نباشد تفاوت بين واقعيت و خيال را تشخيص دهد، محكوم به مرگ است. پس ما الآن در حال مرگيم، ما بايد از وضعيت كودكي محتوم خويش برخيزيم. وضعيتي كه شايعات خالهزنكي و پوچ، به جاي اخبار و اطلاعات به خورد ما داده ميشود. وضعيتي كه اهداف ما با يك شادي مبهم و غير قابل دسترس سنجيده ميشود. سرانجام يا با محدوديتهاي پيش روي خود مقابله خواهيم كرد يا همچنان به عقبنشيني و پناه بردن به خيال و سرگرمي ادامه خواهيم داد. كساني كه در زمانها و دورههاي پر از يأس و نااميدي و آشوب زندگي و رشد كردهاند، به طور اجتنابناپذيري براي سرگرمي و ايجاد حسّ اعتماد به نفس، به سمت افراد عوام، فريب و شارلاتان گرايش پيدا خواهند كرد و همين مردم عوامفريب، همانطور كه در طول تاريخ چنين بوده است، مردم كور و دلخوش را به سوي ديكتاتوري و خودكامگي رهنمون خواهند ساخت.
بسياري از كاربران سايتهاي سكسي در اينترنت كه به علّت مجاني بودن بسياري از محصولات، سود خود را از طريق فروش مجلات و ديويدي در حال كاهش ميبينند، افراد بين دوازده تا هفده ساله ميباشند. توليدكنندگان محصولات پورنو هم ميدانند كه سنّ مشتريانشان به طور فزايندهاي دارد پايين ميآيد.
استيو آنست، مدير توليد «بلوبرد فيلمز» ميگويد: «سنّ استفاده از سايتهاي پورنو در حال كاهش است، به ويژه در ايالات متحده و بريتانيا». وي ميافزايد: «پورنو هماكنون تبديل به يك «راكاند رول» جديد شده است. جوانان و زنان خواهان و خريدار صنعت پورنواند. پورنوگرافي نوجوانان، جوانان و سنين بالاتر را هدف گرفته است.
سيزده هزار فيلم پورنو هر سال در آمريكا توليد ميشود. بر پايه گزارش «internet filter review»، عايدي جهاني پورنو شامل اتاقهاي پخش فيلم در هتلها، كلوبهاي سكس و صنعت رو به گسترش سكس الكترونيك، نود و هفت ميليارد دلار در سال 2006 بوده است. اين عايدي، با درآمد شركتهاي پيشرو در امر فناوري مثل «مايكروسافت»، «گوگل»، «آمازون»، «ايبي»، «ياهو»، «اپل»، «نت فليكس»، و «ارث لينك» برابري ميكند. فروش سالانه در آمريكا حدود ده ميليارد دلار يا حتي بالاتر تخمين زده ميشود. هيچ ارگان يا نهادي در امر كنترل و مونيتورينگ صنعت پورنو وجود ندارد. به عنوان مثال، «جنرال موتورز»، صاحب «Direct tv» است كه هر ماه چهل ميليون تصوير پورنو روانة خانة آمريكاييها ميكند. «At & T Broadband و Comcast cable» هماكنون به خاطر وجود «شبكة داغ» (سكسي) سرويسهاي سرگرمي و سرويس «pay per veiw»3 مخصوص بزرگسالان، بزرگترين شركت خدماتدهي پورنو در آمريكا است. «At & T» و جنرال موتورز نزديك به هشتاد درصد دلارهاي صرف شده توسط كاربران و مصرفكنندگان صنعت پورنو را پارو ميكنند.
منبع
نظرات شما عزیزان: